(اى به ذکر روى تو، تسبیح گردان ماه و مهر )
اى به ذکر روى تو، تسبیح گردان ماه و مهر
وى به روز و شب جمالت را ثناخوان ماه و مهر
با خیالت رو به ذکر یاجمیل آورده اند
بیش ازین در آتش حسرت مسوزان ماه و مهر
آسمان با صدهزاران دیده مى جوید تو را
رونما، تا رونما آرد به دامان ماه و مهر
در حجاب نور مستورى، ولى با این همه
با نگاهى دل ز کف دادند آسان ماه و مهر
از فروغ روى تو هفت آسمان روشن شده ست
اى رخت را روز و شب آیینه گردان ماه و مهر
چشمشان در خواب هم هرگز نبیند خواب را
در رخ تو مات و حیرانند اینسان ماه و مهر
مدّعا را با دو شاهد آسمان اثبات کرد:
از سحرخیزان و از شب زنده داران، ماه و مهر
در گذرگاه تجلّى اى فروغ لایزال
با دو جلوه از تو شد اینسان فروزان ماه و مهر
با تو رونق نیست بازار مه و خورشید را
بِهْ که تا نگشوده بربندند دکّان ماه و مهر
رزقِ نور کهکشان ها در فروغ حسن تست
اى دو قرصِ نان تو را بر خوانِ احسان، ماه و مهر
دورباش چشم بد را نیست حاجت، تا که هست
مجمره گردان فلک، اسپندریزان ماه و مهر
کهکشان در کهکشان گسترده طیف نور او
ذرّه اویند در گردون فراوان ماه و مهر
چون رُخش را گاه مه خوانند و، گاهى آفتاب
زین شرف ساید سر خود را به کیوان ماه و مهر
چشم من ماتِ جمال مصطفى بادا، که هست
اندرین آیینه سرگردان و حیران، ماه و مهر
اى شبستان تجلّى از تو روشن همچو روز
وى به یمن جلوه ات این گونه رخشان ماه و مهر
کرده میلاد تو را با حضرت صادق قرین
تا خدا امشب کند با هم نمایان ماه و مهر
شایگان آورده، گنج شایگانم آرزوست!
اى به چرخِ جود تو رخشان هزاران ماه و مهر
اى به درگاه جلالت چار ارکان خاکبوس
هفت اختر مشعل افروز و، دو دربان: ماه و مهر
از سر «پروانه» خود سایه رحمت مگیر
هست تا در سایه مهرت خرامان ماه و مهر
(محمّد على مجاهدى «پروانه»)
=========================
ولادت امام صادق :
به هر کرانه سر زده روشنی صبح امید
باد بهار عاشقان ، به جانب چمن وزید
ز مشرق طلوع نور ، صبا رسد به صد نوید
به گوشهی بنفشه زار ، یک گل تک دانه دمید
گلی که چشم دو جهان ، شبیه او دگر ندید
ز آسمان ز کهکشان ، زمزمه می رسد به گوش
کسی به جمع قدسیان ، نمانده ساکن و خموش
عیان شده ز بی نشان ، نشان جنبش و خروش
داده سبو بر همگان ، ساقی مستِ مِی فروش
هر که در این دایره بود ، کوثر ناب سرکشید
میان باغ و گلسِتان ، گل یگانه می رسد
نور زمین و آسمان ، در این میانه می رسد
در شب تار اختران ، ماه زمانه می رسد
عشق از آن سوی جهان ، بدین بهانه می رسد
که در طریق دلبری ، دلبر دلبران رسید
کسی که شد ز غمزه اش ، طریق دلبری تمام
همان که جمع انبیاء به حضرتش دهد سلام
هم او که چشم مست او ، ربوده دل ز خاص و عام
در شب میلاد نبی ، ز بیت پنجمین امام
جلوه نموده عالمی ، که عالمش شده مرید
خدا نموده در رُخش ، تجلی دوباره ای
هر دو جهان به امر او ، به غمزه و اشارهای
که دم به دم ز روی او ، به خود کند نظاره ای
عصمت و نور هشتمین ، یا ششمین ستاره ای
که در سپهر سروری ، خدای عشق برگزید
او که به صد یوسف مصر ، درس جمال می دهد
به انبیاء و اولیا ، شرح کمال می دهد
به هر زلیخا ز شعف ، شوق وصال می دهد
چهره او به آرزو ، شور خیال می دهد
زآن که خدای روی خود ، به وجه صادقش کشید
بگو یا یاس و نسترن ، عطر شقایق آمده
ز رحمت و لطف خدا ، هرآن چه لایق آمده
به جسم بی روح زمان ، جان خلایق آمده
ز نسل پاک فاطمه ، حضرت صادق آمده
خدا کسی به صدق او ، به خلقتش نیافرید
راستی از صداقتش ، کرم رهین منتش
نم نم باران وجود ، بارش ابر رحمتش
سخاوت و بخشش و جود ، سائل یک کرامتش
خلقت کل ماسوا ، به خاطر ولایتش
تمام آفرینش از ، محبتش شده پدید
مست شود حور و ملک ، ز نغمه های یاربش
درس ولایت است و عشق ، زمزمه های مکتبش
اختر و ماه و کهکشان ، چراغ کوچک شبش
هم او که ذکر فاطمه ، بوده دمادم به لبش
بدین جهت از دولبش ، کوثر ناب می چکید
به پیش نور روی او ، شرم نموده مهر و مه
به پای درس و بحث او ، خضر و خلیل طفل ره
یکسره یغما ببرد ، دل به دو چشمان سیه
هر که شود محب او ، نماندش هیچ گنه
سوی گناه کی رَوَد ، آن که محبتش چشید
ز چشم مشکین و لبش ، ز ابروی کمان مگو
برای سجده پیش او ، ز اهل آسمان مگو
ز مستی زیارتش ، به جمع قدسیان مگو
که گفتی نباشد آن ، چه عشق شد نهان ، مگو
اگر خدا جلوه کند ، چگونه شرح می دهید
هرکه به درگه اش رسد ، شود همه دست نیاز
به موسم ولادتش ، خدا به او نموده راز
به پیشگاه حق خودش ، لب به نیاز کرده باز
به لحظه شهادتش ، کند سفارش به نماز
به رسم عشق جان دهید ، تا که ولایش بخرد
ولادت امام جعفر صادق (ع)
ماه سرور و شادی بهر خلایق آمد
میلاد باشکوه ، امام صادق آمد
حجت کبریا ششمین مقتدا
آمد خوش آمد آمد خوش آمد
به هفدهیمن روز ، ماه ربیع المولود
درهای رحمت را حق ، بر وی عالم بگشود
سبط خیر الانام رهبر خاص و عام
آمد خوش آمد آمد خوش آمد
بروز ولادت ، جدش رسول خاتم
جعفر ابن محمد ، شد جلوهگر در عالم
زاده مرتضی کنز جود و سخا
آمد خوش آمد آمد خوش آمد
به مکتب اسلام آن ، بزرگ استاد آمد
چون جد خود پیغمبر ، برای ارشاد آمد
نجل حبل المتین سرور ملک دین
آمدخوش آمد آمد خوش آمد
ماهی که نازد بر او ، رکن و صفا و مروه
طالع شد از دامان ، مادرش اُم فروه
رئیس مذهب است حامی مکتب است
آمد خوش آمد آمد خوش آمد
ششم ولی داور ، چون در جهان ظاهر شد
روشن دل و چشمان محمّد باقر شد
(قاریا) گو درود منبع علم و جود
میلاد دو رهبر
عید فرخنده دو رهبر مبارک
مولد صادق و پیمبر مبارک
موسم شادی مسلمین رسیده
مهر روی نبی سر زد از سپیده
صبح صادق دگر از افق دمیده
دو میلاد پاک و مطهّر مبارک
از سما میرسد نغمه یا احمد
بر لب حوریان ذکر یا محمد
خاتم الانبیا بدنیا خوش آمد
بر همه شیعیان این خبر مبارک
جلوه رسالت فروغ ولایت
آخر از نبوّت ششم از امامت
کرده یزدان بحق همزمان عنایت
هم به زهرا پدر هم پسر مبارک
دو صبح صادق
در هفدهم ربیع جلّ الخالق
هم جشن ولادت رسول مدنی
کز مشفق دین دمد دو صبح صادق
هم عید ولادت امام صادق (ع)
طلوع آفتاب و ماه
امشب که صفا با دل و جان همراه است
هم جشن ولادت امام صادق
هنگام طلوع آفتاب و ماه است
هم عید محمدبن عبدالله است
میلاد امام جعفر صادق (ع)
تا پرتو نور صادق آمد
به به که ز مشرق حقیقت
در هفدهم ربیع الاول
از دامن پاک امّ فروه
اینگوهر باقر العلومی
تا چهر ، به از مهش عیان شد
دریای فضائل و محاسن
بیمار دلان دگر ننالند
در پهنه عالم صداقت
شاگر درش ز کسب دانش
گر یکدل و یک زبان بود یار
از فیض وجود اوست بر خلق
از فیض در محبت دوست
جانی به تن خلایق آمد
خورشید همه مشارق آمد
آن سرور پاک لایق آمد
آن درّ یم حقایق آمد
کانون رجاء واثق آمد
احسن ز میان خالق آمد
عالم به جمالش عاشق آمد
زیرا که طبیب حاذق آمد
الحق که امام صادق آمد
استاد به هر دقایق آمد
حرفش به هدی مطابق آمد
رزق از در حیّ رازق آمد
این شعر ز طبع «ناطق» آمد
در مذهب رسمی تشیع
گیرند ز علم او تمتع
——————————————